کودکانه

حمام رفتن نی نی

مامان جونم مامان جون نی نی رفته به حمام زود باش بیا پیش من کارهاتو زود کن تمام   مامان مهربونم دوستم داری می دونم شامپو بزن به موهام می خوام تمیز بمونم   چشام داره می سوزه آبی بریز رو گونه ام لیفی بزن به تنم این گل خوشگل منم؟ آبی بریز روی سر صابونارو زود ببر پاهام میاد قلقلک خسته شدم کم کمک حوله ام رو زود بپوشم کف نمونه تو گوشم وقتی که خشک شد تنم لباسامو می پوشم   مامان جون عزیزم ببین چقدر تمیزم نی نی ناز وتپل خوشگل و ریزه میزه ام   ...
6 ارديبهشت 1395

اولین تولد نی نی

نی نی شده یه ساله یه دم آروم نداره هر چی که گیرش میاد تو دهنش   میذاره یک کم تاتا می کنه مامان و بابا می کنه چه شیطون و شیرینه ببین چه ها می کنه کاغذای رنگارنگ بادکنکای قشنگ تولدش امروزه شاده چقدر این آهنگ کیکی بزرگ خریدند هدیه تهیه دیدند شمع روی کیک گذاشتند میوه تو ظرفی چیدند کوچیک و   بزرگ مهمونا یکی یکی رسیدند نی نی شمعو که فوت کرد کیکو اونا بریدند دست می زدند فراوون نانای می کرد نی نی جون یک شب خوب و زیبا درست می کرد براشون   ...
6 ارديبهشت 1395

اولین قدمهای کودک

یه روز خوب خدا نی نی بلند شد از جا جیغ می زدو می خندید او شروع کرد به تاتا می خورد زمین پا می شد نی نی خسته نمی شد می افتاد و می خندید دو باره سرپا می شد مامان جون مهربون بابا با لب خندون کف زدن های اونا چه کیفی داره آخ جون چه حالی داره کودک راه می ره بی رو رو وک تاتا تاتا می کنه می ره بدون کمک   ...
6 ارديبهشت 1395

لالایی 1

لالا لالا دخترم راحت جان دلبرم بهای ناز تو رو هر چی باشه می خرم لالا لالا نازنین برای من بهترین با چشای قشنگت گلهای نازو ببین لالا لا گل مینا شکر خدا یکتا عطا نموده بر ما نوگلی نازو زیبا لالا لا گل پونه غم تو دلت نمونه تویی برای مادر نفس، عزیز دردونه لالا لا کودک من دختر کوچک من فدای اون اداهات تویی   عروسک من لالا عزیز دلبند ...
6 ارديبهشت 1395

اخم بابا

مامان زری برای نی نی      یه دونه پاک کن خریده نی نی داره پاک می کنه     هرچی تو دفتر کشیده وقتی که خطی پاک می شه   نی نی تعجب می کنه بعد هم تو فکر فرو می ره     خیره می شه به پاک کنه میگه: مامان زری ببین       چه جالبه این پاک کنم ببین می شه امشب با اون     اخم بابارو پاک کنم؟ ...
6 ارديبهشت 1395

شعر های نی نی کوچولو

امروز نی نی با مامانش     رفته بودند با هم خرید مامان زری برای نی نی     یه دونه بادکنک خرید نی نی نخ بادکنک و          گرفته بود که در نره چون می دونست مامان زری    دیگه براش نمی خره راه که می رفت بادکنکو      به این ور و اون ور می زد ضربه هایی به بادکنک       با پا می زد با سر می زد بادکنکه خورد به درخت     ترقی کرد وترکید نی نی کوچولو از این صدا   ترسید کمی عقب پرید او رفت جلو پیش درخت     با گریه گفت : آهای چنار...
6 ارديبهشت 1395

ورزش کردن نی نی

یک و دو و سه و چار    نی نی از خواب شد بیدار صبح شد و وقت کوشش بده نی نی رو ورزش باز کن دستاشو .ببند به روی ماهش بخند نکن نی نی رو خسته بگو یک و دو  و سه نوبت پاهاست حالا برند پایین و بالا وای که چه خوبه ورزش چه حالی داره نرمش کاشکی مامان یا بابا همه روزای خدا با نی نی ورزش کنند بازی و نرمش کنند ...
6 ارديبهشت 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد